داستان کلاسیک ها

داستان های پربازدید


⚬ خاطرات کهنه‌سوار: قصه‌ی شورلت بل ایر 1957
⚬ خاطرات دوباره بیدار شده: فورد موستانگ 1968
⚬ سایه‌های گذشته در کادیلاک الدورادو 1976
⚬ آخرین سفر با پیکان جوانان 1355
⚬ طلوع خاطرات با پژو 504 مدل 1974
⚬ جاده‌های پاییزی با بنز 280SE مدل 1980
⚬ خاطره بازی در جاده با بیوک اسکای لارک 1972
⚬ سفر بی‌پایان با نیسان پاترول 1984
⚬ BMW E30 M3
⚬ شورولت ایمپالا

سفر بی‌پایان با نیسان پاترول 1984

آمار بازدید: 17 نفر

در دل کوهستان‌های بلند و مسیرهای ناهموار، نیسان پاترول 1984 با رنگ سبز تیره‌اش، در کنار قله‌ای مرتفع ایستاده بود. باد سرد کوهستان به آرامی می‌وزید و بوی خاک و سنگ‌های مرطوب را در هوا پخش می‌کرد. فرهاد، مردی با چهره آفتاب‌سوخته و دستانی که نشانی از سختی‌های مسیرهای گذشته داشت، به خودرویش نگاهی انداخت. 

این نیسان پاترول، همدم و رفیق روزهای دشوار او بود؛ از دل بیابان‌ها تا اوج کوه‌ها، همیشه کنار او می‌ماند. فرهاد این نیسان را سال‌ها پیش از پدرش به ارث برده بود. پدرش، که عاشق طبیعت و ماجراجویی بود، با این خودرو مسیرهای ناشناخته را طی کرده و تجربه‌های ارزشمندی به‌دست آورده بود. هر بار که فرهاد پشت فرمان می‌نشست، حس می‌کرد که بخشی از روح پدرش همراه اوست و هر لحظه به او شجاعت و امید می‌بخشد. یکی از بهترین خاطرات فرهاد، سفری بود که با چند تن از دوستانش به دشت لوت داشت. جایی که خورشید بی‌رحمانه می‌تابید و زمین از شدت گرما ترک خورده بود. 

نیسان پاترول، با قدرت و استقامت، همه چالش‌ها را پشت سر گذاشت و مسیری که بسیاری از خودروها در آن گیر می‌کردند، به راحتی پیمود. فرهاد و دوستانش در دل دشت خسته اما خوشحال، به خنده و شوخی پرداختند و شب را زیر ستاره‌های کویر گذراندند. زمان گذشت و پاترول نیز مثل هر چیز دیگری، اثرات زمان را به خود دید. موتور خودرو دیگر همان قدرت گذشته را نداشت و بدنه‌اش خراش‌ها و زنگ‌زدگی‌های کوچکی پیدا کرده بود. اما برای فرهاد، این زخم‌ها معنایی بیشتر از یک نقص داشتند؛ آن‌ها نشانه‌ای از صداقت و وفاداری بودند. او می‌دانست که هیچ ماشین دیگری نمی‌تواند جایگزین خاطرات و عشق این پاترول شود. 

در آن روز، فرهاد تصمیم گرفت به راه بیفتد و یک بار دیگر با نیسان پاترول به دل مسیرهای سخت و زیبا بزند. او فرمان را در دست گرفت و با چشمانی پر از امید به دوردست خیره شد. صدای غرش موتور نیسان، همچون نوای آشنایی بود که او را به مسیرهای پرخاطره می‌برد. 

این نیسان پاترول، همواره نمادی از استقامت، همراهی و یادآور گذشته‌ای بود که هیچ‌گاه از یاد فرهاد نخواهد رفت.

مهدی عبدی